ایران؛ کسب مقام اول در فن آوری نانو و سقوط به قعر جدول دنیا در پخت و توزیع نان
به قلم کیان پرویزی ؛ حکایت برخی دست آوردهای دولت که با آن می خواهند چشم جهانیان را کور کنند، حکایت زندگی برخی مردم مناطق حاشیه نشین است که زنی در یک خانه 30 متری با همسر و فرزندانش زندگی می کند و چند تا دندان خراب در دهان دارد و از چند بیماری خاص زنان رنج می برد و بچه هایش در کوچه و در کنار جوی فاضلاب فوتبال ( شما بخوانید توپ بازی ) می کنند و در هیچ کلاس علمی، اموزشی، هنری و ورزشی ثبت نام نشده اند اما دست خانم خانه تا آرنج مزین به النگوهای طلا است و از زیر چادر دستش را مدام بیرون می آورد تا چشم زن همسایه و زنان فک و فامیل را کور کند.
اگر از این زن و از بسیاری از مردم ایران در مورد اینکه آیا می دانند فن آوری نانو چیست بپرسید، به طور قطع و یقین خیلی از آنها اصلا در مورد این فن آوری حتی در حد عمومی هم اطلاعاتی ندارند و شاید خیلی هایشان تصور کنند که فن آوری نانو مربوط به پخت نان می شود و البته در حال حاضر در فن آوری نانو مقام اول را کسب کرده ایم اما در فن آوری پخت و توزیع نان حتی از کشورهای آفریقایی هم عقب تر هستیم.
هنوز در بسیاری از مناطق شلوغ و یا در برخی ایام خاص سال مانند ماه رمضان و غیره باید کلی وقت صرف ایستادن در صف نانوایی کنیم و شاهد ریختن موهای سر و دست و سینه و عرق پیشانی آقای شاطر و شاگرد نانوا بر روی خمیر نان باشیم و مگس های فن آوری شده نیز در داخل نانوایی جولان می دهند و البته از اتاقک پشت نانوایی چیزی نمی بینیم و نمی دانیم از نظر بهداشتی و اخلاقی و شرعی و غیره چه وضعیتی دارد.
این در حالیست که در شرایط بحرانی فعلی که به دلیل شیوع ویروس کرونا کشور درگیر آن است و نانواییها به دلیل رفت امد از جمله مراکز آلوده و انتقال دهنده بیماری کرونا هستند، نمیتوان آنها را تعطیل کرد چرا که نیاز به این قوت غالب همیشگی است، مرکزی که این روزها علاوه بر رعایت موارد بهداشتی توسط مردم نیازمند رعایت بیش از پیش متصدیان تهیه نان است و اگر در طی چند دهه گذشته چرخه پخت و توزیع نان همانند بسیاری از کشورها به سمت صنعتی شدن نان می رفت امروز دیگر مردم ایران دغدغه ای از این بابت نداشتند که به جای نان داغ، ویروس کرونای داغ و تازه دریافت کنند.
غفلت، عدم آگاهی، بی اعتنایی و سرگرم شدن مسئولین کشور در بازی های سیاسی و جناحی و عدم اشراف آنها به این موضوع که کشور برای رفع احتیاجات روزمره نیاز به گذار از شکل و شمایل سنتی به مدرن دارد، مانع از آن شد تا یکی از مهمترین بخش های حیاتی تامین مواد غذایی ما که همانا تامین نان روزمره است به سمت صنعتی شدن برود.
از کارمند اداره ای که به قول معروف از اداره جیم می شود تا برای صرف صبحانه با همکاران نان بربری یا سنگک تازه بگیرد تا نان های بدون کیفیتی که بخش اعظمی از ان همه روزه دور ریخته می شود و خیلی مواردی از این دست همگی باعث از بین رفتن سرمایه های کشور و عقب افتادگی ما شده است.
البته شاید استدلال مسئولین این باشد که در این چرخه سنتی پخت و توزیع نان، کلی شاطر و نانوا و شاگرد نانوا و صاحب جواز نانوایی و غیره کار می کنند و یک لقمه نان حلال برای زن و بچه شان می برند، اما باید دید که این لقمه حلال دارد به قیمت حرام شدن منابع انسانی و منابع مادی مملکت و چه بسا حرام شدن کل کشور می شود.
در این چرخه معیوب هم حاکمیت و هم ملت به یک اندازه مقصر هستند، چرا که ملت ما ظاهرا خودشان دوست ندارند زندگی مدرن و پیشرفته را تجربه کنند و به سمت مصرف نان های صنعتی بروند که به صورت بهداشتی و بدون دخالت دست و با کمترین حجم و دور ریز تهیه می شود و تا وقتی ملت ذائقه خوردن کله پاچه و سیرابی دارند، پس نمی شود این نوع غذاهای سنتی را با نان صنعتی میل نمود.
در کشورهای توسعه یافته قوت غالب مردم همانند مردم ایران به نان خلاصه نمی شود و به دلیل رفاه نسبی اقتصادی که مردم این کشورها دارند، حتی در هنگام صرف صبحانه نیز به ندرت و یا خیلی کم نان می خورند، اما ملت ایران به دلیل اینکه همیشه دستشان خالی است و همیشه مشکل مالی دارند، حتی غذاهایی که با برنج تهیه می شود را نیز با نان می خورند تا در خرید مواد غذایی صرفه جویی کنند.
این در حالیست که این روزها حتی دیگر از آن شاطرهای قدیمی که تسلط و مهارتی در تهیه خمیر و پخت نان داشتند نیز خبری نیست و در نانوایی ها شاطرهای جوان و حتی نوجوانهای کم تجربه ای را می بینیم که نان هایی را به دست مردم می دهند که به دلیل کیفیت پایین و اضافه کردن برخی مواد غیر مجاز، فقط در حد یکی دو ساعت ماندگاری دارد و بعد از مدت خیلی کوتاهی به هیچ عنوان قابل خوردن نیست و باید دور ریخته شود، در حالیکه در گذشته همین نان های سنتی تا چند روز در سفره های مردم قابل مصرف بود و کیفیت و تازگی آن ماندگاری بیشتری داشت.
از سوی دیگر مسئولین امور صنفی و بازرگانی نیز به هر کسی که از راه می رسد جواز نانوایی می دهند و در هر کوچه و محله ای چند نانوایی در کنار هم وجود دارد که غالبا هم با کمبود مشتری مواجه هستند و نان های پخته شده را بسته بندی کرده و در روی پیشخوان گذاشته و منتظر مشتری هستند که همین موضوع یکی از عوامل بازدارنده ای است که نمی گذارد ذائقه مردم به سمت مدرن شدن و مصرف نان های بهداشتی کارخانه ای برود.
در حالیکه در گذشته مردم باید مدتها در صف نانوایی منتظر می ماندند تا نوبتشان برسد، اما این روزها به دلیل تعدد و افزایش نانوایی ها، به جای مشتری، نان در روی میز نانوایی در صف ایستاده است و منتظر مشتری است تا از راه برسد که متاسفانه در اظهار نظرهای مسئولین می بینیم که این وضعیت و فراوانی نان را یک حسن و امتیاز عنوان می کنند و معتقدند که بعد از اجرای سیاست آزادپزی نان، دیگر مردم همانند گذشته در صفهای طویل نانوایی نمی ایستند و به راحتی نانشان را تهیه می کنند.
پیشرفت و توسعه در صنعت نان وقتی قبال افتخار است که در منابع زمانی و انرژی و انسانی صرفه جویی شود و شاهد کمترین دور ریز نان باشیم، چرا که توسعه و رفاه اقتصادی و امنیت غذایی به این معنی نیست که در هر کوچه چند تا نانوایی در دسترس مردم باشد بلکه مردم باید آنقدر دست و بالشان باز باشد که قوت غالبشان به سمت سایر مواد غذایی مقوی برود، نه اینکه بسیاری از مردم شکمشان را با خوردن نان همراه با غذا و حتی در برخی خانواده های کم درآمد با خوردن نان خالی پرکنند.
نکته جالب اینجاست که چرخه پخت و توزیع نان در ایران به قدری معیوب و غیر بهداشتی و فرسوده شده است که به جای رفتن به سمت صنعتی شدن نان، این روزها نانوایی ها برای جلب مشتری اقدام به نصب تابلوهای بزرگ تبلیغاتی می کنند تا بلکه مشتری بیشتری پیدا کنند و برخی نانوایی ها برای مشتری ها حتی امکاناتی مانند سرویس و پیک موتوری به منظور تحویل نان بربری تازه در درب منزل هم گذاشته اند و متاسفانه به جای اینکه به سمت مدرن شدن برویم، برعکس در همان شکل سنتی شاخ و برگ اضافه کرده ایم.
مصرف نان های کارخانه ای و صنعتی علاوه بر کاهش دور ریز نان، در میزان زمان خرید آن نیز باعث صرفه جویی در وقت مصرف کننده می شود و این زمان صرفه جویی شده را می توان در امورات دیگری از جمله کسب و کار و اوقات فراغت و غیره صرف کرد.
بستن *نام و نام خانوادگی * پست الکترونیک * متن پیام |