به گزارش نور اقتصاد به نقل از برنا، بهزاد خورشیدی گرافیست و طراح پوستر سینما ، اظهار داشت: طی 10 سال اخیر پوستردرسینمای ایران شکل و شمایلی متفاوت ترو بهتری نسبت به گذشته پیدا کرده و با اضافه شدن فناوری دیجیتالی و ابزارهای پیشرفته به لحاظ بصری آثار جذاب تری هم خلق شده است البته لازم است به این نکته هم اشاره کنم که صحبت من شامل همه پوسترهایی که در حال حاضربرای فیلم های سینمای ایران طراحی می شود نیست! چرا که همچنان مانند سال های گذشته با مجموعه بسیار زیادی هم آثار خام دستانه و ضعیف مواجه هستیم!.
خورشیدی خاطرنشان کرد: در واقع هر آنچه با اندیشه و تفکر درست خلق شود می تواند برمخاطب تاثیربیشتروبهتری داشته باشد. اصولا گرافیست های حرفه ای این گونه اند، طراحی با مداد و قلم را می دانند وکامپیوتر و ابزارهای دیجیتالی تنها در جهت صیقل دادن به آثارشان به کار می آید. متأسفانه امروزه بسیاری از گرافیست ها این توانایی را ندارند و تنها با کامپیوتر و ابزارهای دیجیتال می توانند کار کنند.
او افزود: طی سال های اخیر طراحان خوب و جوان بسیاری هم به این حرفه آمده اند اما متأسفانه همچنان تعداد آثار ضعیف و بی هویت بسیار زیاد است و در افکار عموم مردم هنوزهم به تعریف وتفکیک جامعی ازیک پوسترخوب هنرمندانه با اثری تجاری نرسیده اند. و گاهی سفارش دهنده ویا کارگردان یک فیلم تصورشان بر این است که با چیدمان چند عکس و تایپوگرافی ، پوستری خاص و هنرمندانه ای خلق کرده اند؛ در صورتی که قطعا یک پوستر خوب از یک سفارش دهنده خوب و آگاه به هویت بصری پدید می آید.
این طراح پوستر سینما در ادامه اظهاراتش گفت: پوسترمی تواند مخاطب را به دیدن فیلم ترغیب کند چرا که تعریف اولیه پوستر براثر گذاری بر مخاطب استوار است. با پر رنگتر شدن فضای مجازی خوش بین بودیم که نسخه های بیشتری از پوسترها در ابعاد وسیع تری منتشر می شود و در دسترس عموم قرار می گیرد اما متأسفانه به تبع این اتفاق تعداد کارهای خام دستانه و سطحی بسیار بیشتر شده اند چرا که کارگردان ها و تهیه کننده ها سعی دارند با کمترین هزینه پوستر فیلم را تولید کنند و در اغلب این پوسترهای بدترکیب نه پرسپکتیو و هارمونی رنگ رعایت شده و نه اصلا چیزی به نام طراحی در این گونه پوسترها مشاهده می شود فقط کله هایی هستند که به شکلی بد قواره کنارهم کلاژ شده اند و نام این گونه پوسترها هم پوستر تجاری است! دریغ از درصدی هوش و خلاقیت!
خورشیدی تأکید کرد:نوعی سینمای سطحی و عامه پسند پیش از انقلاب وجود داشت وهمچنان این نوع فیلم ها به حیات خودادامه می دهند، تنها با توجه به شرایط جامعه امروز ما، شکل و شمایلشان تغییر پیدا کرده است و قطع به یقین چنین فیلم هایی در سال های آینده هم وجود خواهند داشت. البته سینمای عامه پسند و به اصطلاح سرگرم کننده در ذات خود بد نیست چرا که برای همه سلیقه ها باید فیلم تولید شودوهر جامعه ای نیازبه سینماسرگرمی هم دارند ولی چه خوب بود که در تولید این گونه فیلم ها هم حداقل استانداردهای سینمایی رعایت می شد . پوستر هم همین وضعیت را دارد، ما از گذشته های دور تا به امروز شاهد آثار بی کیفیت هم بوده ایم و باید بپذیریم پوستر خوب از سفارش دهنده خوب می آید، یک فیلمساز همانقدر که در تولید اثرش وسواس به خرج می دهد برای اکران فیلمش هم باید از سر صبروشکیبایی پیش برود. متأسفانه در بسیاری مواقع تهیه کننده ها و کارگردان ها چنین توجهی به تبلیغات فیلم شان ندارند و خیلی شتابزده و بی برنامه عمل می کنند و می خواهند هر طور شده خیلی سریع فیلم را اکران کرده و نمایش دهند. یک سال و گاهی چندسال برای ساخت و تولید یک فیلم وقت گذاشته می شود،بهتر و حرفه ای تر این بود که برای تهیه و طراحی پوستر و تبلیغات فیلم هم از آغاز پیش تولید و یا سه ماه قبل از اکران وقت و زمان مفید را در نةر بگیرند..
طراح پوستر فیلم سینمایی «رستاخیز» تصریح کرد: مخاطب امروز توانایی تشخیص اثر ضعیف از اثری با کیفیت را دارد. پوسترخوب شامل یک "لی آوت" استاندارد، پرداخت مناسب و اجرای دقیق است.
خورشیدی خاطرنشان کرد:بهترین پوسترهای سینمای ایران ازآن استاد مرتضی ممیزاست. ممیز یکی از بزرگ ترین و مهم ترین طراحان پوستر در تاریخ سینمای ایران است واغلب پوسترهایی که او برای فیلم های سینمایی طراحی کرده است به تنهایی و صرف نظر از خود فیلم یک اثرهنرمندانه هستند. گاهی مواقع ممیز برای یک فیلم معمولی هم پوستری با کیفیت و خوب طراحی کرده است و اثرش هویتی مستقل دارد. در دهه پنجاه وقتی استاد ممیز دانشکده گرافیک را تأسیس کرد ما شاهد نگاه جدی تری به گرافیک و به تبع آن طراحی پوستر هستیم. عباس کیارستمی تحصیلکرده گرافیک بود و در آن سال ها برای فیلم «قیصر» پوستری استاندارد و با کیفیتی را طراحی کرد. اساتیدی چون قباد شیوا، آیدین آغداشلو و ابراهیم حقیقی از کسانی هستند که آثار متفاوت و بسیار باکیفیتی در آن سال ها و در دهه شصت خلق کرده ا ند اما به اعتقاد من مرتضی ممیز را می توان با فاصله بسیار از دیگران، بهترین گرافیست و طراح پوستر همه ادوارتاریخ گرافیک و سینمای ایران دانست.
او افزود: در کشورهای اروپایی مثل فرانسه تولید و طراحی پوستر بر عهده کمپانی ها و آژانس های تبلیغاتی است. به عنوان مثال استیون اسپیلبرگ وقتی فیلمی می سازد و کمپانی تولید فیلم برای طراحی پوستر اقدام می کند، او طراحان پوسترحرفه ای وآشنا با سلیقه خودش را می شناسد و ازاین رو به آژانس تبلیغاتی فیلم شان را برای تبلیغات می سپارند که طراح مورد علاقه اش در آنجا مشغول به کار است. البته این نکته را هم نباید نادیده گرفت که در سینمای آمریکا هم با آثار دیجیتالی تجاری بسیاری مواجه هستیم اما از آنجا که آن ها به ابزار تسلط بیشتری دارند با رعایت اصول واستانداردها، رنگ و لعاب بهتری در آثارشان دیده می شود.
خورشیدی در پایان اظهاراتش گفت: در جهان برخی کشورها در تولید پوسترهای هنرمندانه مشهور هستند و دارای هویت و ژانری مختص به خود شده اند مثل پوسترهای لهستان پس از جنگ جهانی دوم. برای اولین بار لهستانی ها برای طراحی پوسترهای تبلیغاتی وپوستر فیلم ها وتئاتر از ایده ها و اجراهای هنرمندانه تری استفاده کرده و آثاربسیار چشمگیری خلق کردند که بیش از هرچیز، به اثری هنرمندانه ای تبدیل شدند و در نهایت به یک ژانر در طراحی پوستر تبدیل شد که به پوسترهای لهستانی شهرت یافت. متاسفانه در نگاهی کلان و درسطح جهانی تا به امروز پوستر ایرانی هنوز به گونه ای منفک و به عنوان ژانرایرانی هویت پیدانکرده است آن گونه که نگارگری و مینیاتورایرانی دارای پیشینه و هویت تاریخی شناخته شده است. البته گرافیست های ایرانی طی پنج دهه گذشته و به شکلی مجزا و فردی در سطح مجتمع بین المللی گرافیک به اعتیار و افتخارات بسیاری دست یافته اند.
به هر حال سینما هنر صنعت گران و پر هزینه ای است، و هر سال حدود 80 فیلم در سینماهای ایران اکران می شود و از بین این آثار تنها 5 یا نهایتاً 10 اثر هستند که فروش قابل قبول و موفقی دارند وهمچنان اکثر پوسترهایی که طراحی شده اند بی هویت و تکراری هستند. اغلب تبلیغات فیلم ها هنوز ضعیف است و سینمادارها در جهت دهی افکارعمومی نقش تعیین کننده ای را ایفا می کنند و مشکل بزرگ تر این است که دانش و آگاهی در مجموعه سینمای ما نسبت به این حرفه رشدنکرده است؛ سینماگران باید به این نتیجه برسند که به گرافیست های حرفه ای اعتماد کنند. فیلمسازی چون عباس کیارستمی با وجود اینکه خودش گرافیست بود طراحی پوستر خود را به گرافیست ها می سپرد و به آن ها اعتماد می کرد و این باید در دیگر فیلمسازان ما هم وجود داشته باشد. البته باید بگویم که به آینده گرافیک در کشورمان خوش بین هستم ، حساسیت ها نسبت به گذشته بیشتر شده است و اتفاقات بهتری در پیش خواهیم داشت . البته همه این ها نیاز به دانش روزافزون و رسیدن به استانداردهای بصری بیشتری دارد.