برخورد سخت با اختلاسگران، مرهمی بر درد ملت
یادداشتی ازعباس اسدی،کارشناس حقوقی و پژوهشگر اجتماعی
این روزها تقریبا پای درد دل هرکسی که بروید،صحبت از کاستی ها و مشکلات ریز و درشت کشور در عرصه های گوناگون است.مشکلاتی که به عوامل مختلفی از جمله کمبود بودجه،سو مدیریت،عدم وجدان کاری و سایر دلایل دیگر باز میگردد..اما آن چیزی که تقریبا اکثریت مردم به آن اشاره کرده و شدیدا از آن گلایه دارند بحث سواستفاده برخی مسئولین از بودجه های دولتی یا منابع دولتی است که یکی از بارزترین آنها،بحث اختلاس است و تقریبا اکثریت مردم خواهان تعیین ساز و کاری جهت پیشگیری از وقوع اختلاس و درصورت وقوع، برخورد جدی و سخت و فوری با اختلاسگر و مصادره اموال یا جزای نقدی سنگین و سایر مجازاتهای قانونی می باشند.
لازم به ذکر است که این موضوع اولا نیازمند بازنگری در قانون و تشدید مجازات این جرم کثیف میباشد و ثانیا در عمل نیز بایستی جدی تر با این موضوع برخورد شود و ثالثا بایستی سعی شود به فوریت و بطور علنی محاکمه این اشخاص خیانتکار به بیت المال برگزار شود.
اما بحث دیگری که شاید کمتر بدان پرداخته شده است بحث اثرات مثبت روحی و روانی برخورد جدی با اختلاس در جامعه و نزد ملت است که میتواند میزان اعتماد عمومی به حکومت و احساس رضایتمندی و حس اجرای عدالت را در میان مردم به شدت تقویت کند و سبب ایجاد حس امید و علاقه به سرنوشت کشور و حس تعلق خاطر به میهن شده و این پیام را به همه شهروندان مخابره میکند که در جامعه بستر فعالیت و تلاش اقتصادی سالم مهیا شده است وارتکاب هرگونه جرم و سواستفاده از بیت المال جهت کسب ثروت مذموم و خط قرمز جامعه است و به شدت با آن برخورد خواهد شد.
به نظر نگارنده پیشگیری یا برخورد سریع و قاطع با اختلاسگران، به اندازه ای که اهمیت دارد مورد توجه و اهتمام قرار نگرفته است و چنانچه بحث اختلاس از جامعه ریشه کن شود علاوه بر جلوگیری از هدر رفت منابع مالی سنگین که جبران و جایگزینی آن در شرایط اقتصادی کشور عملا غیر ممکن بوده، میتوان بسیاری از اقدامات عمرانی و اصلاحی را در کشور که معطل بودجه و اعتبارات است را اجرا کرد و همزمان به اجرای عدالت در جامعه نزدیک تر شد و همزمان سبب آرامش خاطر پریشان جامعه شد و سلامت اداری را ارتقا داد.
براستی وقتی موضوعی این میزان فواید و برکات و آثار خیر و مثبت دارد چرا نباید عزم ملی برای پیشگیری ومقابله با آن وجود نداشته باشد و البته اقدامات خوبی در این مسیر انجام شده و در حال پیگیری است اما به نظر می رسد هنوز جای اقدامات بسیاری از جمله اشد مجازات اختلاسگران و سواستفاده کنندگان از بودجه بیت المال و حتی مصادره کلیه ی اموال به میزان مطلوب خالی است.
برخورد با متجاوزان به بودجه و منابع دولتی و بیت المال اقدامی است که هم در آموزه های دینی ما وجود دارد(نهج البلاغه) وهم در سراسر کشورهای پیشرفته جهان به شدت با آن برخورد میشود و اقدامی مدرن و در راستای وظایف دولت هاست و چنانچه واقعا مشکل کمبود منابع مالی در کشور جدی است و چناچه به دنبال التیام زخم های خورده شده بر پیکره جامعه ایرانی هستیم باید به سرعت و بدون اغماض با هرنوع سو استفاده از بیت المال و مخصوصا اختلاس برخورد جدی شود و البته پیشگیری از آن بسیار بهتر از مقابله و برخورد قضایی است و به نظر باید حتی با دستگاه های نظارتی آن سازمانی که سهل انگاری و غفلت کرده و اجازه بروز چنین فاجعه ای را داده است برخورد تنبیهی سختی شود که چرا به وظایف خود عمل نکرده اند و نباید برخورد صرفا به خود شخص اختلاسگر و همدستانش منتهی شود و بهتر است پیمان یا قرارداد استرداد مجرمین با کشورهای مختلف ازجمله کانادا منعقد شود تا هیچ کشوری پناهگاهی برای فرار و سرمایه گذاری از راه خلاف قانون نشود. یکی از راههای اصلی فروکش کردن خشم و یاس و ناراحتی شهروندان به نظر نگارنده،همین مبحث بوده و با یک حرکت جدی و البته با تدبیر میتوان همزمان چندین مشکل را حل کرد.